استقلال خوزستان

به گزارش همشهری آنلاین بوسیله نقل از شرق، این زن ۲۴ ساله که لیسانس حقوق دارد، سه سال قبل با شلیک گلوله شوهر عراقی اش را به جنایت رساند. هرچند این زن ادعا کرد در دفاع از خودش این کار را کرده است، ولی ارتکاب او مصداق جنایت عمد تشخیص داده شد.

براساس محتویات پرونده، ۹ اردیبهشت ۹۶ مأموران کلانتری ۱۲۴ قلهک به قاضی جنایی تهران خبر قتل یک مرد را دادند. تو بررسی های نخستین واضح شد مقتول مردی عراقی است. به دستور بازپرس جنایی دوربین های نگرش تصادم بازبینی شد. تصاویر نشان می انصاف زن جوانی بوسیله جانب مقتول شلیک کرده و او را بوسیله گرایش مرگ کشانده است.

با خبر هویت مقتول، موقت همسر ایرانی او شناسایی و دربند شد. زمانی که زوجه ۲۴ ساله مقابل بازپرس جنایی قرار گرفت، ضمن اعتراف بوسیله جنایت گفت: پدرم تاجر و ساکن ترکیه است و هر چند وقت یک جنین بوسیله ایران می آید. او در بنیاد واردات و صادرات فعالیت می کند. غلام خودم لیسانس حقوق دارم. چهار سال قبل یکی از دوستان پدرم ما را به عراق دعوت کرد.

تو این عروج با جلال، شوهرم، آشنا شدم و او به من بروز علاقه کرد. او رجولیت ۳۸ ساله و دارای زن و پسر بود، وقتی به خواستگاری ام آمد، پدرم با این ازدواج بوسیله شدت لگن کرد. بااین حال او دست بردار نبود. چند بار می خواهش خودکشی درنگ که مانعش شدم و در نهایت تصمیم گرفتم پنهانی و بدون آنکه پدرم از سرگذشت باخبر شود، درون کشور عراق با غم ازدواج کنیم.

قاضی ادامه قسط: سپس از نکاح یک سالی ایران ماندم و پس ازآن از آن بوسیله عراق رفتم. داخل این مدت صاحب دو فرزند شدم، اما زندگی نیکوکاری نداشتم. شکوه مردی بداخلاق و عصبی بود. داخل این سال ها بارها من را کتک زد. یک بار شوهرم می انتظار غلام را از طبقه پنجم به پایین پرتاب درنگ. دو کود هم می خواست من را خفه کند، اما شانس آوردم و حی ماندم. یک وهله هم زمانی که بار دار بودم، آن اعتبار غلام را کتک زد که به درمانگاه رفتم و دکترها گفتند به خاطر کتک های همسرم، قلب پسرم شاق دار شده است.

چند باری درخواست متارکه دادم، اما طلاقم نمی قسط. غلام می ترسیدم موضوع را بوسیله قوم ام بگویم، از طرف آنها نمی دانستند من وصال کرده ام و همگی چیز را از پدرم پنهان کرده بودم. چند روز قبل ازطریق مادربزرگم متوجه شدم پدرم می خواهد به ایران بیاید. ازآنجایی که او از ازدواجم و زندگی من تو عراق چیزی نمی دانست، تصمیم گرفتم بوسیله ایران برگردم. با اینکه وافر از مشت شوهرم زحمت می کشیدم، می خواستم همچنان موضوع را از پدرم مخفی کنم.

وقتی جلال فهمید من عزم دارم به ایران بیایم، به همراه یکی از دوستانش دو روز زودتر از غلام بوسیله رخساره قاچاقی بوسیله ایران آمد. او شب قبل از حادثه جنگ افزار اش را به من انصاف تا برایش نگه دارم. می گفت چون غیرقانونی به ایران آمده است، اگر او را با اسلحه بگیرند، برایش شاق ساز می شود.

آن شب با جلال به فکر کردن پدرم تلاطم کردم. آن احترام اوقات تلخ شد که می گرایش من را بکشد. ازآنجاکه مهمات دست من بود، برای دفاع از خودم شلیک کردم. از اتفاقی که افتاده بی شمار پشیمان هستم. دو کودک هفت ماهه و سه گانه ساله ام داخل عراق هستند و نمی دانم با این اتفاق چه بلایی کنار سر آنها می آید. پس از اعترافات زن جوان، او بوسیله بازسازی عریضی قتل صیقلی.

در ادامه تحقیقات، کارپرداز زوجه جوان با خانواده مقتول درون عراق دانا مناظره شد و تو نهایت خانواده مقتول با اعلام دو قول از قصاص بخشیدن کردند. قول اول آنها این حیات که زن بالغ مبلغی را بوسیله عنوان دیه صیقل کند و شرط دوم این بود که او هرگز بوسیله عراق نرود و بچه هایش را نبیند. با مقبول این دو شرط از سوی متهم، خانواده مقتول از قصاص عفو کردند.

با توجه به رضایت اولیای دم، زن جوان با قرار وثیقه به قیافه فوری از زندان آزاد و بایگانی این کشتار برای صدور فرمان به دادگاه کیفری استان تهران ارجاع داده شد. این پرونده روی میز قضات قرار گرفت و درون جلسه رسیدگی درحالی که استراحت بود به جنبه عمومی جرم تفحص شود، وکیل اولیای دم که تو عراق هستند، ادعایی را مطرح کرد که رسیدگی را غیرممکن کرد.

او گفت: رضایت ما جدی نیست و قاضی به تعهدش انجام نکرده است. او گفت: زمان مصالحه موکلان من درخواست مبلغی دیه کرده بودند. فراغت حیات این پول به شمار موکلان من ریخته شود و به تعهد رضایت داده بودند، اما قاضی که در آن زمان قول را قبول کرده بود، به شرط خویشتن ارتکاب نکرد؛ بنابراین موکلان من درخواست قصاص دارند. موکلان من دوست ندارند یک زوجه بالغ که دو فرزند هم دارد، قصاص شود.

هرچند این سکه در زمانی که توافق شده بود، یک میلیارد تومان وجود و زمان حال به پول ایران نزدیک بوسیله ۱۰ میلیارد تومان است؛ اما این ارامش انجام شده و باید پرداخت شود. با اینکه تأکید می کنم موکلان من راضی به قصاص متهم نیستند، اما اگر او حاضر نباشد به تعهدش عمل کند، التماس قصاص دارند. سه سال از زمان توافق گذشته و هیچ پولی به موکلان غلام داده نشده است. این در حالی است که بازپرس و وکیل مدافعش همچنان تأکید کردند که مجهز به صیقلی دیه هستند؛ ولی رشد تصادفی دلار باعث شده تا آنها نتوانند همگی پولی را که اولیای دم خواسته اند، پرداخت کنند.

داخل نهایت وقتی طرفین هر دو راضی به بحث شدند، قضات دادگاه کیفری استان تهران بوسیله آنها مهلت دوهفته ای دادند تا اصلاح را ایفا دهند و تکلیف التماس اولیای وقت نیز واضح شود. بوسیله این تزیین ثانیه استفهام بوسیله بعد از توافق موکول شد.
  • ۹۹/۰۹/۱۳

نظرات (۰)

هیچ نظری هنوز ثبت نشده است

ارسال نظر

ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
تجدید کد امنیتی