استقلال خوزستان

ادبیات روسیه را بیشتر با شهرت های بزرگی چون تولستوی و داستایوفسکی می شناسیم. البته حق هم داریم! هرچه نباشد، آنها از تأثیرگذارترین نویسندگان روسی هستند. شاید آوازۀ ادبیات این قلمرو و البته محبوبیتش حزن به خاطر آثار عالی ای باشد که این بزرگان از خویشتن به جای گذاشته اند. باید گفت جذابیت و نوآوری داخل شعر و شعر هنوز هم در آثار روسی دیده می شود: این وعده نویسندگان معاصر روس بارِ آن را بر دوش می کشند. کتابی که امروز قصد معرفی کردن آن را داریم، یک کلکسیون داستان کوتاه از نویسندگان معاصر روس با نشانی «رفتیم خارج سیگار بکشیم هفده سال طول کشید» است. تو ادامه، بیشتر دربارهٔ آن می خوانیم.

حتما بخوانید:کتاب قمارباز اثر داستایوسکی؛ کتابی برای دوستداران ادبیات روسیهخوشه های خشم؛ فریاد اعتراض کشاورزان فقیر آمریکاییکتاب قلعه حیوانات (مزرعه حیوانات)؛ خارق العاده بی بدیل جرج اورول شناسنامه تاریخچه

نشانی: رفتیم بیرون سیگار بکشیم هفده سال کشش کشید

سخن سنج: نویسندگانی از روسیه معاصر

تعداد صفحات: ۱۹۲ دربارۀ کتاب

عنوان طولانی تاریخچه شاید اولیه چیزی باشد که دربارۀ کتاب جلب توجه می کند. این نشانی از یکی از شعر های تاریخ محزون شده است.

کتاب شامل نُه داستان کوتاه از هفت نویسندۀ روس است. قبل از هر داستان، توضیح مختصری از نویسندۀ آن آمده است. با توجه به اینکه ممکن است نویسندگان بخاطر مخاطب ناآشنا باشند، این توضیح بسیار کاری است.

«لودمیلا اولیتسکایا»، «لودمیلا پتروشفسکایا»، «دینا روبینا»، «آندری گلاسیموف»، «ویکتور پلوین»، «میخاییل یِلیزاروف» و «زاخار پریلپین» نویسندگانی هستند که داستان کوتاه هایشان داخل این تاریخ آمده است.

موضوع داستان ها و سوژ ه های انتخابی با تیمار متفاوت اند ولی فضای حاکم بر همهٔ آنها سرد و تاریک است و یادآور زمان کمونیسم و شوروی است. دربارهٔ میخاییل یلیزاروف

میخاییل یِلیزاروف نویسندۀ اصلی ترین داستان کتاب است که نام این مجموعه نیز از همین داستان پژمان شده است. این سخن سنج در اوکراین بوسیله جهان آمد و تحصیل کرد. او سال ۲۰۰۰ برای تحصیل بوسیله آلمان رفت. در سال ۲۰۰۱ با اشاعه نخستین مجموعۀ داستان کوتاه هایش بوسیله نام «ناخن ها» توجه منتقدان روس را به خود طلبیدن کرد. این داستان ها در طول سال های ۱۹۹۱ تا ۱۹۹۹ تالیف شده بودند. یِلیزاروف پس از ترجمۀ کتابش به زبان آلمانی تا سال ۲۰۰۷ در آلمان ماندگار شد. بعد به روسیه برگشت و با ادبیات تازه اش، «تاریخچه دار»، جایزۀ عفیف «بوکر روسی» را در سال ۲۰۰۸ از آنِ خود کرد. مقدر شدن هایی از داستان کوتاه «رفتیم بیرون سیگار بکشیم هفده سال طول کشید»

اواخر ژوئن وجود. من یک ماه قبل به خانه برگشته بودم؛ یک زخم معده ایِ مرجوعی از خیل. ظرف چند شب مجدد هنر خواب عمیق را فرا گرفتم، چون بیمارستان گند مرا به بیداریِ مزمن و جنون آوری مفتخر کرده بود. پس از آن درازبه دراز افتادن، پس از زین عاشقی، دویدم به دفتر دانشکده که ثبت نامم در سال اول دانشکدۀ اصطلاح و ادبیات را تجدید کنم، جایی که مرا در ماه فوریه، بلافاصله سپس از امتحانات زمستانی، از موهایم گرفتند و کشیدند و به میدان مسابقه فرستادند… (ص۲۴۱ نسخهٔ الکترونیکی) حصه هایی از تاریخچه

ادبیات عیال انسان کش ـ نوشتهٔ دینا روبینا

برتا از شمارش سن دومین دخترشان حیات. البته تحصیلات خوبی بی آرامی داشت: ظاهرا چهار کلاس دبیرستان را تمام کرده بود. غبطه فراوانی غم بوسیله علوم دقیق داشت، ولی اینها ارتباط مستقیمی بوسیله ماجرا ندارد. در عکس مقوایی دورهٔ پیش از انقلاب که داخل آلبوم ضخیمی مراقبت می شد… خدای من، چرا «نگهداری می شد»؟ صرفا لای آلبوم ضخیمی افتاده بود و بین برگه های مقوایی آن در سیروسفر بود و نیکو به لفظ انتهای آلبوم می رفت، به سوی انتهای اختتام…

اختصار تو آن عکس باستانی (پیدا ازاله چرا داخل آنها، برخلاف عکس های جدیدتر، ابد روح آن لحظه حضور دارد. این طور نیست؟ نقش نادیدنی فرشته ای خاموش که متین داخل آن حین که تو داخل امید مدال عکاس بوسیله نشانهٔ «آماده است دختر خانم»، نگاهت را به دوربین می دوزی و لبخندی رزین بوسیله لبت می نشانی، از کنارت تصعید می کند. این صفحات مات داخل طول چند ثانیه و تو لحظاتی که خریدار تمرکز کرده تا پلک نزند و پشتش را سیخ و ابروهایش را بی پیرایه نگه دارد، چه چیزی را از هوا نخجیر می کردند؟)

خلاصه، با خستگی اعاده می کنم، تو آن عکس مقواییِ نمایشی با لبه های نقش و نگاردار، برتا که نو از دبیرستان فارغ التحصیل شده، ایستاده و به بقایای یک ستون قرنتی تکیه داده و عقب سرش متروک های رمانتیک قصر، بوسیله سبک نقاشی های «واتو» به چشم می خورد.» (ص۱۲۱ نسخهٔ الکترونیکی) در ادامه بخوانید: تاریخچه جنایت و مکافات؛ معلول بی نظیر و ماندگار نویسنده پرآوازه روسی
  • ۹۸/۰۴/۳۰

نظرات (۰)

هیچ نظری هنوز ثبت نشده است

ارسال نظر

ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
تجدید کد امنیتی